
میکروکایمریسم جنینی، یعنی ورود و ماندگاری سلولِ جنین در بدن مادر، اولین در سال 1893 کشف شد.
مادر و فرزند بخشی از خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند. سلولهای مادر تا همیشه در بدن نوزاد و سلولهای نوزاد در بدن مادر باقی میمانند.
پژوهشهای حوزه مامایی میگویند بدن ما فقط مجموعهای از سلولهای متعلق به خودمان نیست. ما در تمام عمر، نشانههایی زنده از کسانی را با خود حمل میکنیم که به ما جان دادهاند یا به دنیا آوردهایم. این پدیده که میکروکایمریسم نام دارد.
در دوران بارداری، سیستم ایمنی مادر ناگهان طوری رفتار میکند که انگار زبان تازهای یاد گرفته است؛ زبانی که در آن پذیرفتن جای مقابله کردن را میگیرد. سلولهای جنین که نیمی از آنها از پدر میآید، در بدن مادر پذیرفته میشوند، جا پیدا میکنند و حتی سالها بعد از تولد هم در بافتهای مختلف به زندگی ادامه میدهند. برای دانشمندان این کشف معنایی روشن دارد.
یعنی پس از به دنیا آمدن فرزند هم بخشی از سلولهای او در بدن مادر میماند و در بافتها و گردش خون مادر اثرگذاری دارد.
این رابطه البته یکطرفه هم نیست. جنین نیز سلولهایی از مادر دریافت میکند؛ سلولهایی که ژنهایی در خود دارند که کودک بهطور وراثتی نگرفته است. این سلولها تا بزرگسالی در بدن فرزند باقی میمانند. دانشمندان این وضعیت را هویت ایمنی گسترده مینامند؛ مفهومی که نشان میدهد مرز میان خود و دیگری در بدن انسان چقدر ظریف و انسانی است.