واقعیت این است که خداخدا میکنند که جنگ هر چه زودتر شروع شود و هر چه دیرتر تمام شود؛ ولی ژستهای ناسیونالیستی و میهنپرستانهی سابقشان، با آرزوی حمله یک کشور دیگر به ایران جور درنمیآید.
در حالی که احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران وجود دارد، رضا پهلوی با انتقادات گستردهی اپوزیسیون خارج کشور مواجه شده است. دلایل این انتقادها روشن است: سفر رضا پهلوی به اسرائیل و تاکیدش بر اینکه سر مار در تهران است (در بهار و پاییز سال قبل) و البته رابطهی حسنهاش با بنیامین نتانیاهو.
البته آقای پهلوی پس از توصیه به "زدنِ سر مار"، در پاسخ به انتقادها دست کم دو بار تاکید کرده که با هر گونه حملهی نظامی به ایران مخالف است.
اما در شرایطی که سعید قاسمینژاد، مشاور ارشد رضا پهلوی، صریحا از حملهی نظامی اسرائیل به ایران دفاع میکند و به ارتش اسرائیل هم توصیه میکند چه مراکزی را در حمله به ایران هدف قرار دهد، ادعای مخالفت رضا پهلوی با حملهی نظامی اسرائیل به ایران باورناپذیر است.
در این بین البته مشاور رضا پهلوی، برخلاف رئیساش، جرات آشکارگی دارد. آقای مشاور، مدافع جنگ است و نظرش را صریحا نوشته. حتی گفته است اگر ایران در جنگ ویران شود، باکی نیست چرا که پهلوی یک ایرانِ ویران را تحویل میگیرد و از آن گلستانی خواهد ساخت! ولی رضا پهلوی و برخی از نزدیکان و مشاوران و طرفدارانش، با اینکه آشکارا مدافع حملهی نظامی اسرائیل به ایرانند، اما خواستهشان را علنا بیان نمیکنند.
اکثر نزدیکان و طرفداران رضا پهلوی از صراحت در این خصوص ابا دارند چراکه تا پیش از این مدام بر طبل ملیگرایی و وطندوستی و ایرانپرستی میکوبیدند و الان برای خودشان هم ثقیل است بگویند ما ایراندوستانی هستیم که به دلایل سیاسی خواستار آنیم که ارتش اسرائیل نقاط متعددی از ایران را بمباران کند.
رضا پهلوی هم بالاخره آرزو دارد شاه ایران شود و این قدر ملتفت است که برای هیچ شاهی، ولو شاه بالقوه، خوبیت ندارد که به ارتش یک کشور دیگر بگوید به وطن من حمله کنید! اما او اگر، چنانکه قبلا گفته، مخالف حملهی قوای خارجی به ایران است، الان که اسرائیل در حال چک و چانه زدن با آمریکاست دربارهی چند و چون حملهی هواییاش به ایران، قاعدتا باید پیشاپیش هر گونه اقدام نظامی اسرائیل در قلمرو ایرانزمین را محکوم کند و از نتانیاهو بخواهد که هواپیماهای اسرائیل برای انجام هیچ عملیاتی وارد آسمان ایران نشوند.