هر شخصی که رئیس سازمان سینمایی شود حتی اگر بتواند به 50 درصد از این نکات مورد اشاره جامه عمل بپوشاند تحولات بزرگی را در سینمای ایران رقم خواهد زد.
با آمدن سیدعباس صالحی به وزارت ارشاد و خداحافظی محمدمهدی اسماعیلی گمانه زنی درباره انتخاب ششمین رئیس سازمان سینمایی بحثی داغ در بین اهالی فرهنگ و هنر است.
یکی از معروفترین افرادی که برای این سمت درباره آن بحثش به میان آمد حسین انتظامی بود که اتفاقا در دولت دوازدهم هم به مدت تقریبا 3 سال ریاست این سازمان را بر عهده داشت، در اوائل مهر ماه با انتصاب او به عنوان معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طبیعتا انتظامی از میان نامزدها کنار رفت.
بعد از انتظامی بیشتر بحث بر سر افرادی چون محمد احسانی (از مدیران تلویزیون)، محمدمهدی عسگرپور(از مدیران سابق سینمایی)، رضا میرکریمی (دبیر جشنواره فیلم جهانی) و رائد فریدزاده (معاون بینالملل بنیاد فارابی) به میان آمده است و به شکل غیر رسمی چند رسانه اشاره کردهاند که رائد فریدزاده گزینه قطعی ریاست سازمان سینمایی دولت پزشکیان است.
در این بین حرف و حدیثهای زیادی به میان آمده است و طبیعتا هر کدام از این گزینهها موافقان و مخالفان خود را دارند، اما رضا درستکار منتقد با سابقه سینمای ایران مطلبی تحت عنوان «10 توصیه به رئیس جدید سازمان سینمایی» در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است که جالب توجه است. درستکار در ابتدا این توصیهها ذکر کرده است که این چند خط نوشته را بشنوید، ضرر نمیکنید:
۱-به متملقان بها ندهید، آنها فریبتان میدهند.
۲-مداحان و مجیزگویان داخل دستگاه سینمایی را هم فوتیوفوری مرخص کنید، وگرنه در پایان، همین جایگاه را هم نخواهید داشت.
۳-برای مقابله با جریان سینمای مبتذل و فیلمفارسی به مدیران و مشاورانی نیاز دارید که اهل «شیتیله» نباشند، پس حتما به مدیرانتان برسید.
۴-برای خنثی کردن جریان شبهمعنوی در سینما (متمایل به اصلاحطلبی، همان چند کارگردانی که در هر دوره، با رانت و توصیههای بالادستی، سرقفلی همه دورههای سینمای ایران شدهاند و قدرت مکششان خیلی زیاد است!) مدیران و مشاورانی بگیرید که بتوانند از عهده تبیین و فریب بزرگ «سینمای معناگرا»ی ایشان برآیند.
۵-کارتان سخت است. پشتوانه نظری خالی برای حضور تمام قد، مبارزه تمام قد، و برافراشتن تمام قد پرچم سینمای درست و حق و انصاف سینمایی، قطعا کافی نیست، اگر میخواهید به داد سینما و سینماگران برسید، مثل «داد» عملگرا باشید، و البته اینکه هر کسی توصیه آورد، رانت خواست، و با ارزشها خواست پول در بیاورد، به دیوار بزنید.
۶-راه و سیاق جدید پیشه کنید، تق فیلمهای مورد علاقه دهههای شصت و هفتاد و هشتاد درآمده است، به فیلمهایی التفات کنید که میتوانند حرف و فرمی نو ارائه میدهند، مراقب جاعلها هم باشید.
۷-تق فیلمهای طنز و گیشهای هم در حال در آمدن است، به کسانی راه بدهید که نخواهند بههر قیمتی، مسائل و مرزهای اخلاقی را زیر پا بگذارند، نگران صدای بلند (ما چراغ سینمای ایران را روشن نگه داشتیم) و طلبکاریها و زیادهخواهیهای ایشان نباشید.
۸-«برنامه مدون» برای سینما تدارک ببینید، باری به هر جهتبودن خوب نیست، راههای قبل را رفتن هم، بعید است نتیجهبخش باشد، به سینما برنامه نو بدهید، در مسیر و هدف نو بروید، و البته نه مُدلهای مندرآوردی الکی مثل تمامی این سالها، که در لفافهی کلمه، ارزش بودند و در محتوا، هیچ و پوچ.
۹-به نامهای بزرگ در همه اصناف احترام باید گذاشت، اما مرعوبشان نباید بود.
با منتقدان، مدرسان، متفکران و مورخان سینما نشست بگذارید، حرفها را بشنوید، به استقبال کسب جامعیت در نظر بروید، مثل دوره قبل، قشنگ نیست؛ آنها فقط در خدمت یک طیف خودیها بودند، و به کیان لطمه زدند...
۱۰-برای «سینما» کار کنید نه برای صندلی ریاستتان. تا زمانی که برای سینما کار میکنید، سینما هم از شما دفاع میکند، اما بهمحضی که برای خودتان و آن صندلی کار کردید، کارتان تمام است.