تا چند دهه قبل، دانشمندان ایرانی و اروپایی هیچ شناختی از غیاثالدین جمشید کاشانی نداشتند. فراهم شدن امکان مطالعۀ آثار کاشانی، اهمیت کارهای نظری و عملی او را در ریاضیات و اخترشناسی آشکار ساخت. پژوهشهای محققان ایرانی و غربی در سالهای اخیر نشان داده که غیاثالدین کاشانی از ریاضیدانان و اخترشناسان برجستۀ سدۀ پانزدهم میلادی بود.
غیاثالدین جمشید کاشانی، ریاضیدان و اخترشناس ایرانی، در سال 790 هجری قمری در کاشان به دنیا آمد. نام کامل و دقیق او جمشید بن مسعود بن محمود طبیب کاشانی بود که بعدها به غیاثالدین جمشید کاشانی مشهور شد و در غرب هم به الکاشی شهرت دارد. او عمر بلندی نداشت ولی طی 42 سالی که زیست، ریاضیدانی بزرگ شد و کتب ارزشمندی در ریاضیات و نجوم نگاشت و آلات رصدی متعددی اختراع کرد.
غیاثالدین در واقع مبدع روشهای کنونی چهار عمل اصلی حساب، بویژه ضرب و تقسیم است. کتاب مفتاحالحساب او از حیث فراوانی و تنوع مطالب و روانی بیان، سرآمد همۀ آثار مربوط به حساب در سدههای میانه یا دوران قرون وسطی است.
دوران کودکی و جوانی غیاثالدین همزمان بود با یورش تیمور به ایران. پدر او پزشک بود اما در علوم دیگر نیز دست داشت. غیاثالدین ابتدا فیزیکدان بود ولی به تدریج بر ریاضیات و اخترشناسی متمرکز شد. فیزیکدانیِ او در اختراع آلات رصدی به کارش میآمد.
نخستین دستاورد علمی غیاثالدین، رصد خسوف در سال 808 هجری قمری (1406 میلادی) در کاشان بود. او در سال 813 هجری قمری، رسالۀ مختصری به فارسی دربارۀ هیئت (کیهانشناسی) نوشت. در سال 816 ه.ق کتاب "زیج خاقانی" را به فارسی نوشت و آن را الغبیگ تقدیم کرد؛ چراکه امید داشت تحت حمایت کالغبیگ در سمرقند، به پژوهشهای علمی بپردازد.
واژۀ زیج، معربشدهٔ زیگ است. زیگ جدولی بود که نام و موقعیت و زمان حلول ستارگان و کواکب را نشان میداد و در نجوم اسلامی استفاده میشد. در قدیم هر کدام از اخترشناسان برجسته یا هر رصدخانه، یک زیج ویژۀ خود مینوشتند و زیجهای پیشینیان را تصحیح میکردند که تعدادی از این زیجهای قدیمی به نام شاهان و فرمانروایان نوشته شده است.
از کارهای اخترشناسی غیاثالدین، اصلاح زیج ایلخانی است که در رصدخانۀ مراغه تحت سرپرستی خواجه نصیرالدین طوسی فراهم شده بود. وی خود نیز زیجی تهیه کرد و آن را به نام شاهرخ تیموری "زیج خاقانی" نام نهاد.
غیاثالدین در سال 824 ه.ق نگارش کتاب تلخیصالمفتاح را به پایان برد. او پس از نگارش این کتاب، همراه با معینالدین، خواهرزاده و دستیارش که آثار او را با خط خوش خود مینوشت، به دعوت الغبیگ به سمرقند رفت و در بنیانگذاری رصخانۀ سمرقند نقشی اساسی داشت. غیاثالدین از آغاز تاسیس این رصدخانه به مدیریت آنجا برگزیده شد و تا پایان عمر نه چندان بلندش در این جایگاه باقی ماند.
سردیس غیاثالدین، رصدخانۀ دانشگاه کاشان
دربارۀ علت مرگ غیاثالدین کاشانی چند روایت وجود دارد. در هر صورت درگذشت او ناگهانی و مشکوک بود. امین احمد رازی در کتاب هفتاقلیم نوشته است که غیاثالدین آداب حضور در دربار را به صورت شایسته و بایسته رعایت نمیکرد، از این رو الغبیگ فرمان قتل او را صادر کرد.
در نامههایی که پدر غیاثالدین به او نوشته، نگرانی پدر از سرنوشت فرزندش کاملا آشکار است؛ بویژه آنجا که غیاثالدین را از خطرهای معمول خدمت در دربار پادشاهان آگاه میکند و وی را از انجام این کار بر حذر میدارد. غیاثالدین برای رفع نگرانی پدر، نمونههای زیادی از عنایت الغبیگ نسبت به خودش را در نامههایش برمیشمارد.
اما پژوهشگر دیگری با بررسی "نامههای غیاثالدین کاشانی به پدرش" رشک و حسد رقیبان را عاملی موثر در به قتل رسیدن غیاثالدین دانسته است. مطابق این پژوهش تاریخی:
«فعالیتهای علمی کاشانی همراه با محاسبات نظریاش در رصدخانۀ سمقرند پیش میرفت. آوازۀ این دانشمند جوان پیشرو، به خاطر دستاوردهای علمیاش، در شرق و غرب پیچید. آگاهیها، تواناییها و قابلیتهای شگفت جمشید کاشانی موجب شعلهور شدن آتش رشک و حسد رقیبانی شد که بر هر کار او اعتراض، اشکالتراشی و بدگویی میکردند و میکشیدند تا وجهه و شخصیت او را نزد الغبیگ تخریب کنند. الغبیگ هر چند در ابتدا بدان تحریکها بیتوجه بود، اما به مرور تسلیم القائات شد و کاشانی را مورد بیلطفی قرار دارد و راه را بر فعالیتهای علمی او بست. جمشید کاشانی سحرگاه چهارشنبه نوزدهم رمضان 832 هجری قمری، و در حالی که فقط حدوداً چهل سال داشت، به دست اشخاصی ناشناس در محل رصدخانۀ سمرقند کشته شد... و پدر از راه دور نگران حال فرزند بود. این نگرانی در نامههای روشنگر و غمانگیزی که میان پدر و پسر رد و بدل میشده، به خوبی هویدا است.»
دربارۀ سن غیاثالدین در زمان مرگ اختلاف نظری بین مورخین وجود دارد. برخی عمر او را دقیقا 42 سال میدانند. یعنی سال تولد او را 790 ه.ق و سال قتلش را 832 ه.ق نوشتهاند. اما برخی معتقدند او در هنگام مرگ تقریبا 50 ساله بود چراکه در 758 هجری خورشیدی به دنیا آمده بود و در 808 ه.خورشیدی به قتل رسید. هر چه بود، عمرش با توجه به نبوغش کوتاه بود.
دربارۀ دلیل قتل غیاثالدین، برخی نیز گفتهاند که حاسدان و رقیبان میخواستند دستاوردهای علمی او را به خود نسبت دهند. به هر حال انگیزۀ قتل این دانشمند برجسته، جزو رازهای تاریخ علم در ایران است. رازی که روزی شاید گشوده شود.
ظاهرا غیاثالدین اخترشناسی بود که به طالعبینی (اختربینی) و دیگر خرافههای نجومی، اعتقادی نداشت؛ در حالی که طالعبینی در آن دوران، یعنی در سدۀ پانزدهم میلادی، حتی در اروپا نیز به عنوان یک "علم" رایج بود.
اینکه غیاثالدین 600 سال پیش اعتقادی به طالعبینی نداشت، از فضائل فکری او نشأت میگیرد چراکه امروزه در ایران و بسیاری از نقاط دنیا، هنوز میتوان افراد نادان زیادی را مشاهده کرد که به "علم طالعبینی" اعتقاد دارند و با خیره شدن در ستارهها، ادعای پیشگویی و خواندن سرنوشت افراد را دارند و جالب اینکه طالعبینها مشتریان قابل توجهی هم در بین عامۀ مردم دارند و ما هر روز میتوانیم کسانی را ببینیم که مشخصات متولدین ماه فروردین و ... را میخوانند و گاهی حتی بر اساس ماه تولد یک فرد، با او ازدواج میکنند یا نمیکنند!
غیاثالدین جمشید کاشانی، بویژه در ریاضیات و نجوم، چهرۀ علمی برجستۀ روزگار خود بود. کارهای نظری و علمی او، توانمندی ذهن آفرینشگر و هوش درخشان وی را نشان میدهند. نوشتهها و آثار او عموما دربارۀ ریاضیات و اخترشناسیاند. کاشانی از ریاضیدانان بزرگ قرن پانزدهم میلادی بود.
کتاب درخشان غیاثالدین با عنوان "مفتاحالحساب"، دانشنامهای در حساب مقدماتی است که در آن برای نخستین بار، کسرهای اعشاری را معرفی و تشریح میکند و نیز روش ریشهگیری از اداد صحیح را توضیح میدهد.
غیاثالدین در رسالۀ "محیطیه" عدد پی را با دقتی که تا 150 سال پس از وی بینظیر ماند، محاسبه کرد. او در رسالۀ "وتر و جیب" مقدار سینوس یک درجه را تا ده رقم صحیح شصتگانی، معین کرد. کتاب "زیج ایلخانی" او نیز، که مربوط به اخترشناسی است، در تاریخ این علم جزو کتب ممتاز و نوآورانه بوده.
غیاثالدین هشت ابزار رصدی اختراع کرد و نام آنها را در کتاب "شرح آلات رصدی" آورده است. علاوه بر آنها، چند ابزار نجومی نیز اختراع کرد. کتاب مفتاحالحساب غیاثالدین تا کنون به فارسی ترجمه نشده است اما در مقدمۀ روسی آن آمده است:
«کاشانی بزرگترین ریاضیدان و اخترشناس صدۀ پانزدهم میلادی بود و آفریدههای او را در بعضی زمینهها باید نمونهای از حد کمال دانش در سدههای میانه دانست.»
آدولف یوشکوویچ دربارۀ اهمیت علمی غیاثلدین کاشانی نوشته است:
«روشهای عالی کاشانی که در محاسبهها و تکنیک استادانۀ او در برآوردها و ارزیابیها به خوبی دیده میشود، توجه ویژۀ دانشمندان را به خود جلب کرده است.»
جیم الخلیلی در کتب خود با عنوان "خانۀ حکمت" یا "بیتالحکمه" آورده است:
«جمشید کاشانی ریاضیدان قرن پانزدهم میلادی (1429-1388 میلادی) است که در کانون علمی پررونقی کار میکرد. کوششهای علمی او، نادرست بودن این ادعا را که همۀ آثار و بقایای علمی عصر طلایی برای همیشه محو و نابوده شده، آشکار میکند.»
سریال "نردبام آسمان" زندگی غیاثالدین کاشانی را به تصویر کشیده است
فهرست کلی دستاوردهای عملی و نظری غیاثلدین کاشانی در زمینۀ ریاضیات و اخترشناسی به قرار زیر است:
عکس صفحۀ آخر رسالۀ محیطیه
پاول لوکی پژوهشگر آلمانی دربارۀ غیاثلدین کاشانی نوشته است:
«پس از بررسی آثار کاشانی او را ریاضیدانی هوشمند، مخترع و با افکاری ژرف یافتم. او از آثار ریاضیدانان پیش از خود آگاه بود. اگر رسالۀ محیطیۀ او به دست ریاضیدانان معاصر رسیده بود، مردم مغربزمین از بعضی منازعات و تألیفات مبتذل در خصوص اندازهگیری دایره (محاسبۀ عدد پی) بینیاز میشدند. اگر نظریۀ گویا و روشن وی در مورد شناساندن کسرهای اعشاری منتشر شده بود، فرانسوا ویت، استیون و یورگی ناچار نمیشدند که یکقرنونیم پس از کاشانی، نیروی فکری و علمی خود را برای از نو یافتن این کسرها به کار اندازند.»
ادوارد استوارت کندی پژوهشگر آمریکایی و پرفسور ریاضی در دانشگاه آمریکایی بیروت (2009-1912) نیز دربارۀ غیاثالدین گفته است:
«پیش از هر چیز باید گفت کاشانی حاسبی فوقالعاده چیرهدست بود. شاهد این مدعا این است که وی با اعداد شصتگانی خالص به آسانی و روانی حساب میکرد. کسرهای اعشاری را اختراع کرد. روش تکراری را در حساب به طور کامل و پیگیر به کار میبست. با چیرهدستی مراحل محاسبه را طوری تنظیم کرد که بتواند حداکثر مقدار خطا را پیشبینی کند و در هر مورد صحت اعمال را امتحان میکرد.»
آدولف یوشکوویچ، تاریخنگار ریاضیات و پژوهشگر روسی، در کتاب خود با عنوان «تاریخ ریاضیات در سدههای میانه» دربارۀ کاشانی نوشته است:
«کتاب ارزشمند مفتاحالحساب، کتابی درسی در زمینۀ ریاضی مقدماتی است که استادانه تألیف شده و مؤلف آنچه را طبقات مختلف خوانندگان کتاب بدان نیاز داشتهاند، در نظر گرفته است. این کتاب از حیث فراوانی ن تنوع مواد و مطالب و روانی بیان، تقریبا در مین همۀ آثار ریاضی سدههای میانه، یگانه است.»
مقبرۀ غیاثالدین در سمرقند در ازبکستان
تا چند دهه قبل، دانشمندان ایرانی و اروپایی هیچ شناختی از غیاثالدین جمشید کاشانی نداشتند. فراهم شدن امکان مطالعۀ آثار کاشانی، اهمیت کارهای نظری و عملی او را در ریاضیات و اخترشناسی آشکار ساخت. پژوهشهای محققان ایرانی و غربی در سالهای اخیر نشان داده که غیاثالدین کاشانی از ریاضیدانان و اخترشناسان برجستۀ سدۀ پانزدهم میلادی بود.
فیلم "شهرآشوب" به کارگردانی یداالله صمدی و سریال "نردبام آسمان"، ساختۀ محمدحسین لطیفی، زندگی غیاثالدین کاشانی را به تصویر کشیدهاند.
او با این جایگاه بلند در تاریخ ریاضیات و نجوم، حقیقتا یکی از مفاخر ایرانزمین است و در جمع ریاضیدانان ایرانی، چهرهای ممتاز و تقریبا همردیف بزرگانی چون خوارزمی و مریم میرزاخانی است.