آنچه بیشتر به چشم میآید حضور مداوم یک سری از افراد هم در سریالها و هم در برنامههای دیگر به عنوان نقش آفرینان و یا بازی کنندگان و حتی مهمانان دعوت شونده به برنامههاست.
سریالهای نمایش خانگی امروزه به پای ثابت سبد فرهنگی - هنری هر خانوادهای تبدیل شده است و مخاطبان زیادی از راههای مختلفی چون اشتراک در خود پلتفرمها یا دانلود و ... بیننده آنها هستند.
تقریبا 3 پلتفرم اصلی فیلیمو، فیلم نت و نماوا همواره سعی دارند که یک یا دو سریال در برنامه هفتگی پخش خود داشته باشند و مابقی روزهای هفته را هم با برنامههایی گفتگو محور یا مسابقهای پر کنند.
در این میان آنچه بیشتر به چشم میآید حضور مداوم یک سری از افراد هم در سریالها و هم در برنامههای دیگر به عنوان نقش آفرینان و یا بازی کنندگان و حتی مهمانان دعوت شونده به این برنامههاست.
اگر یک پروژه تحقیقاتی انجام شود کاملا معلوم میشود شاید تعداد این افراد کمتر از 100 نفر است که به شکل چرخشی در برنامهها یا سریالهای مختلف حتی در پلتفرمهای مختلف دیده میشوند.
البته این قضیه فقط شامل بازیگران نیست بلکه حتی برنامه سازان، کارگردانان، تهیهکنندهها و عوامل فنی هم در این دایره محدود قرار میگیرند. بسیار شنیدهایم که مخاطبان از حضور یک شخص در برنامههای مختلف حرف میزنند و مثلا میگویند چرا هر برنامهای را میبینیم فلان شخص در آن حضور دارد؟ حتی خود آن شخص معروف هم اعتراف میکند که این مدت خیلی این نکته را به او گفتهاند و بهتر است مدتی استراحت کنم و ...
کار به حضور افراد و بازیگران ختم نمیشود حتی موضوعاتی هم که درباره آنها سریال ساخته میشود هم به نوعی دستهبندیهای مشخصی دارند که مثلا یک افراد رانت خوار متمول هستند یا گروهی خلافکار عصبی عربده کش . فقط با یک مرور ساده مثلا بر همین دو دسته معلوم میشود که چند درصد از سریالها در این دو گروه قرار میگیرد و طبیعتا در این میان سریالی چون «در انتهای شب» که خارج از این چهارچوب قرار دارد واقعا بیرون از مناسبات محصولات نمایش خانگی این چند سال اخیر قرار میگیرد و به همین دلیل هم به چشم میآید.
یا در برنامههای مسابقه محور هم «گل یا پوچ» اگرچه مهران مدیری را به عنوان میزبان دارد اما رویکرد و شکل مسابقه کاملا خارج از تکرار و کلیشه است.
حال قرار است که چند پلتفرم دیگر هم به گستره عرضه سریال و برنامه در شبکه نمایش خانگی اضافه شود مانند: آینت، ایما، پلی، شیدا، نبراس، نمافیلم و ... اما اصل قضیه این است که کدام پلتفرم توان ارائه محصولات حلاقانه و توجه براگیز را داشته باشد تا بتواند ابتدا عرض اندام کرده و شناخته شود و بعد ادامه دهد.
اگر رویکرد پلتفرمهای جدید هم همین باشد که در تولید محتوا قدم در راه پیش قراولان بگذارند که هیچ اتفاق خاصی رخ نمیدهد و اصلا توانایی رقابت با آنها را ندارند و آنها هم یک نسخه تکراری از سکوهای قدیمی میشوند که نه نسل تازهای از سازندگان و چهرهها به سریالها یا رئالیتیشوها اضافه میکنند و نه تولیدات با ژانر متفاوت یا جدید دارند.
برای مثال پلتفرم فیلم نت زمانی در میان مخاطبان شناخته شد که با سریال «پوست شیر» نسخه جدیدی از سریالهای معمایی - جنایی را رقم زد و مخاطبان هم آرام آرام کشفش کرده و الان فیلم نت به یکی از سکوهای فعال در این بازار تبدیل شده است.
اما برای مثال سریال داریوش که تقریبا همان تیم پوست شیر تولید کرده و بسیاری از بازیگران هم در آن مشترک هستند هرگر نتوانست به شهرت و توجه پوست شیر دست یابد.