برخورد چکشی با پلتفرم فرهنگی طاقچه ...

برخورد چکشی با پلتفرم فرهنگی طاقچه ...

هنر موسیقی، ادبیات و نگارگری

واقعا دل تان به حال کسب و کار مردم و اشتغال جوانان و نان شب سرپرستان خانواده ها نمی سوزد؟! لااقل به حال جمهوری اسلامی بسوزد که با این کارها، بدان ضربه می زنید.


چند روز قبل، عکسی از کارکنان پلتفرم عرضه کتاب "طاقچه" منتشر شد که تعدادی از خانم ها در آن روسری نداشتند.

بدان حد که گویا فاجعه ای در حد ملی رخ داده باشد، برخی رسانه ها به بزرگنمایی آن پرداختند و تعدادی از ناشران نیز اعلام کردند که دیگر با طاقچه همکاری نخواهند کرد.

در پی این ماجرا، طاقچه بیانیه ای منتشر کرد که عینا می خوانید:

« این روزها در فضای مجازی، انتساب عکسی به طاقچه حاشیه‌هایی ایجاد کرده است. برای روشن‌شدن افکار عمومی، توضیحات زیر به اطلاع می‌رسد:
 
۱. این عکس بیش از یک ماه پیش گرفته شده و در همان زمان در حسابی شخصی منتشر شده است. تصویر یادشده پس از خداحافظی یکی از همکاران، مقابل دیوار بیرونی و خارج از فضای کاری طاقچه گرفته شده و در هیچ‌یک از حساب‌های رسمی طاقچه انتشار نیافته است.
 
۲. طاقچه پلتفرمی برای دسترسی به انواع کتاب‌های صوتی، الکترونیکی و چاپی است که مانند تمام کسب‌وکارها در چارچوب قوانین کشور فعالیت می‌کند. این شرکت در حدود یک دهه فعالیت خود در زمینهٔ کتاب کوشیده است متناسب با تمام سلیقه‌ها، انواع کتاب‌ها را در دسترس مخاطبان بگذارد. این‌که طاقچه توانسته است سهم مهمی در افزایش سرانهٔ مطالعهٔ کشور داشته باشد، به‌خاطر تلاش‌های بی‌وقفهٔ همکاران توانمند خود بوده است.
 
۳. در پی حاشیه‌های ایجادشده، بعضی ناشران، خارج از چارچوب قراردادی که با طاقچه دارند، خواستار فسخ آن شده‌اند. طاقچه ضمن پذیرش این درخواست، فرایند فسخ را در دستور کار قرار داده است. »

انتظار می رفت با این توضیحات منطقی که در آن تاکید شده بود که:
اولاً عکس در یک حساب شخصی منتشر شده نه در حساب های رسمی طاقچه،
ثانیاً آنجا فضای کاری نبوده و جمع دوستانه ای برای خداحافظی با یکی از همکاران در مقابل دیوار بیرونی بوده
و ثانیاً طاقچه در چارچوب قوانین کشور فعالیت می کند،
قضیه فیصله پیدا کند.

با این حال، صدا و سیما در یکی از برنامه هایش به تحریف این بیانیه پرداخت و مجری جوان آن یک جوسازی دروغین و دور از شأن رسانه راه انداخت و مدعی شد که طاقچه گفته است "هر کی نمی خواد با ما همکاری نکنه ما خودمونم همکاری نمی کنیم، یعنی خیلی قلدرمابانه ، یعنی همینی که هست، هیچ کاری هم نمی تونید بکنید، همینه و همین روال رو هم ادامه می دیم."

واقعاً آن بیانیه مودبانه و متین کجا و این برداشت مریض کجا؟! 

این خط را البته چند رسانه همسو با صدا و سیما هم در پیش گرفتند و نهایتاً حبر رسید که طاقچه را که یکی از فرهنگی ترین و شاخص ترین پلتفرم های ایران بود و نقش آن در توسعه کتابخوانی در کشور، غیر قابل انکار، مسدود کردند!

یعنی به همین راحتی یک مجموعه بزرگ فرهنگی را سر یک عکس و جوسازی ودروغین، منهدم کردند و تعداد زیادی جوان از برنامه نویس و توسعه دهنده نرم افزار و متخصص کتاب و نویسنده و کارمند و ... را بیکار و  کلی ناشر و چند میلیون کاربر کتابخوان را که مشترک این پلتفرم بودند، سرگردان و حیرت زده کردند.

می بینید چقدر ساده و راحت با دسترنج شهروندان بازی می شود و بمب بدبینی را در زمین فرهیختگان مملکت منفجر می کنند؟ و بعد می گویند چرا نخبگان مهاجرت می کنند و چرا مردم کتاب نمی خوانند؟ و چرا و چرا و چرا؟! 

 

((به نقل از عصر ایران))