اگر نمایش خانگی موفق نبود، بحران رخ می‌داد.

اگر نمایش خانگی موفق نبود، بحران رخ می‌داد.

هنری

با آمدن ساترا و خروج مدیریت پلتفرم‌های ایرانی از دست وزارت ارشاد، شرایط کمی تغییر کرد. ساترا برآمده از پیکره صدا و سیما بود و در واقع رئیس ساترا معاون رئیس سازمان صدا و سیما محسوب می‌شد. به نوعی، مدیریت تصمیم‌گیری و کنترل‌گری در نمایش خانگی به دست کسی افتاد که خود او رقیب جدی نمایش خانگی بود و این رقابت حالا پیچیده‌تر از قبل شد.


نمایش خانگی در ایران بیش از یک دهه است که طرفداران خیلی زیادی پیدا کرده است. از همان ابتدا معلوم بود که رقیب جدیدی در مقابل صدا و سیما قد علم کرده است. حالا همه به این باور رسیده‌اند که این رقیب جدید موفق شده مخاطب ایرانی را جذب خودش کند.

اما ورود نمایش خانگی به ایران و شروع به کار پلتفرم‌ها نتایج شگفت‌انگیز دیگری هم داشته است. اتفاقات عجیب دیگری هم در ایران به واسطه شکل‌گیری آن‌ها رخ داده؛ مثلاً برخی نگرانی‌هایی که دستگاه‌های فرهنگی ایران یا دستگاه‌های نظارتی حوزه فرهنگی داشتند، به واسطه حضور این پلتفرم‌های خانگی از بین رفت یا کم‌رنگ‌تر شد.

به خاطر اینکه شبکه نمایش خانگی رقیب خیلی جدی نه تنها برای صدا و سیما، که یک رقیب جدی برای ماهواره هم شد و برنامه‌های ماهواره را هم تحت تأثیر قرار داد؛ تا جایی که حتی شبکه‌های ماهواره‌ای حالا خوراک خودشان را از پلتفرم‌های داخلی ایران می‌گیرند.

از همان ابتدا مخالفت‌های زیادی بود، اما به مرور زمان ساترا تلاش کرد با تصمیم‌گیری‌هایی که انجام می‌دهد، نقش نظارتی خودش را پررنگ‌تر نشان بدهد و نمایش خانگی هم کم‌کم باید می‌پذیرفت که حالا این مدیر جدید که از دل رقیب دیرینه‌اش بیرون آمده، تصمیم‌گیرنده خواهد بود و هیچ راه و راهکار دیگری وجود ندارد.

درآمد پلتفرم و شبکه خانگی، درآمد بزرگ و قابل توجهی است و به خوبی آشکار است که چطور این شبکه‌های نمایش خانگی موفق به ساخت سریال‌های پرهزینه و رئالیتی‌شوهای بزرگ شده‌اند.

از طرفی برخی تصمیماتی در ساترا گرفته شده که جامعه از آن‌ها بی‌خبر است و حتی هنگام گرفته شدن این تصمیمات هیچ نماینده‌ای از طرف پلتفرم‌ها و شبکه نمایش خانگی وجود نداشته و این موضوع بحث‌های قانونی بی‌شماری را مطرح می‌کند.